اولین سفر سه نفره مهشید و محسن و پسرتو راهمون
سلام عروسکم پسرکم می خوام برات از اولین سفری بنویسم که من و بابایی با تو رفتیم .سفر به خطه زیبای شمال . اول شش ماهگی بودم که تصمیم گرفتیم بریم سفر قبل از اینکه سنگین تر بشم و به زمان زایمان نزدیکتر . با خانم دکترم مشورت کردم که با تجویز دارو در حین سفر موافقت کرد . جفت خانواده ها تو این سفر همراهمون بودند که خیلی هوامو داشتند بابا محسنم مواظبم بود و هردو ساعت یکبار تو مسیر توقف می کرد تا راه برم و اذیت نشم . رفتیم چابکسر چند کیلومتری رامسر تو همون ویلای همیشگی اداره . همه چیز خوب بود و سعی می کردم فقط از دریا و جنگل و هوای پاک لذت ببرم تا تو هم آرامش بیشتری داشته باشی .بابا محسنم مدام برام خوراکی ها و میوه های خوشمزه می خرید قربونت ...